تصادف
ساده اما سخت
درباره وبلاگ


خدایا قلبم را پر از مهربانی کن و محبت را از من نگیر




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 79921
تعداد مطالب : 104
تعداد نظرات : 45
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
صدرا

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : صدرا

چون روزی و عمر بیش و کم نتوان کرد

دل را به کم و بیش دژم نتوان کرد

کار من و تو چنانکه رای من و تست

از موم بدست خویش هم نتوان کرد

 

واقعا وقتی دربرابر سرنوشت هیچ توانایی نداریم پس این همه عذاب برای چه و به چکار میاید این همه بدی در حق هم.

این جمله  که ادمی را به اه و دمی است را من در سفیدی محض و سکوت در خلع و احساس فنا در لحظه تصادف به طور کامل لمس کردم دوست ندارم شعار بنویسم یا عرفانی اما خیلی چیزها را بهتر احساس میکنی و میفهمی که مرگ خیلی نزدیک است و امکان دارد زمانی بیاید که برنامه زیاد برای فردایت گذاشته ای اما دیگر فردایی برایت نیست و چه خوب که من سنجیدم همان لحظه که در زمان کوتاه و برای من بلند بود و حقی را بر عهده خود نددم و فقط غم دو نفر دلم را رنجاند که یکی ارام جانم هست و اولین کسی بود که یادش کردم و به بالینم امد و از همه مهمتر پدرم بود که تا از سلامتم اگاه نشدم خبری به او ندادم تا ازرده نشود و پشتم از غمش نلرزد و فهمیدم شادی او از سلامتیم بیشتر ارزش دارد برایم.

اما چه زود رنج میشود ادمی در پس هر حادثه ای و چقدر حساس شدم من و چقدر به فکر فرو میروم و نمیدانم به کدام عمق ادمی فرو میروم گم کردم خودم را بیشتر از انچه گم بودم در روزگار.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: